06:26 26317
|
|
ویتنی وست گیت در تلفن با دوستش چکار کرد که چگونه با دوست پسرش فریاد می زد چون دیک خیلی کوچک بود و او را دوست نداشت. او گفت او یک پسر در ورزشگاه با یک ضربه بزرگ در شلوار خود را ملاقات کرد، و او می خواست به تحقیق ترشح او بیشتر. هنگامی که او برمی گشت، ویتنی هرگز زباله ی خود را از دست ندهد. او پاهای خود را گسترش داد و بر گربه شیرین او متمرکز شد. سپس ویتنی خواسته بود خروس او را ببیند. او آن را بیرون کشید و از اینکه چقدر بزرگ بود شگفت زده شد. ویتنی فورا شروع به مکیدن دیک کرد. او هیجان زده شد تا بیدمشک او را که توسط دیک پر شده باشد. جوانان بزرگ و الاغ آبدار خود را در اطراف، به عنوان ویتنی بیدمشک خیس خود را از هر جهت زد. او به وسیله انفجار مرد آب در سراسر صورتش به پایان رسید.